بانویی در پستوی فریاد | پروین اعتصامی (3)
روزهایی بود که با خودم میگفتم اگر یک غول چراغ جادو داشتم آن وقت سه تا آرزویم چه میتوانست باشد. از پول زیاد تا فتح
روزهایی بود که با خودم میگفتم اگر یک غول چراغ جادو داشتم آن وقت سه تا آرزویم چه میتوانست باشد. از پول زیاد تا فتح
وقتی که هنوز جای مُهر قبولیام در این رشته خشک نشده بود، برایم سوال بود که زبان با ادبیات چه فرقی میکند. دبیر مدرسهمان در
مدتی است با حافظ دمخور شدهام. به عنوان یک دانشجوی ادبیات گفتم باید بیشتر از او بخوانم و بدانم. دوستی دارم که از پنج سالگیاش
کتاب “پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد” را باز میکنم. یک نفس فصل اولش را میخوانم. به دنبال جواب سوالم هستم، چرا ناکجاآباد؟ مگر نظامی چه
“روزی که قرار بشود بشر در کوپه درجه یک سفر کند، ادبیات در واگن کالا، دخل دنیا آمده است…” گابریل گارسیا مارکز اولین بار بحث
بگذارید همین ابتدای کار سخنم را با یک سوال مطرح کنم: “به نظر شما انشای خوب چه انشایی است؟” فکر میکنم ۲ باور مشترک در
اگر پای خالیبندیام نمیگذارید باید بگویم اصلا اولین جملهای که در زندگیام گفتم این بود که “من میخواهم معلم شوم.” حالا تقریبا شدهام. نیمی دانشجوام،